به گزارش راهبرد معاصر؛ در شرایط جاری نـزاع روسـیه و اوکرایـن و در مقطعی که متحدان سیاسی اوکراین به گزینه تحریم شدید روسیه متوسل شدهاند، نگرانـی شـدیدی مربوط به وابسـتگی اتحادیـه اروپـا بـه گاز روسـیه و به شکل آشکاری موضوع تأمین امنیت انرژی قاره سبز ایجاد شده است، چرا که این احتمال وجـود دارد کـه روسـیه اسـتفاده از انـرژی را بهعنوان یـک سـلاح سیاسـت خارجـی در مقابل تحریمهای اعمالشده غرب به ویژه اتحادیـه اروپـا علیه روسیه، اسـتفاده کند.
به عبارتی، تحولات بحرانی در مناسبات روسیه و غرب و بالطبع تأثیرات غیرمستقیم بحران جاری بر تأمین انرژی اروپاییها، نگرانی فزایندهای را برای آینده انرژی اتحادیه اروپا و ضرورت توجه بیشتر به تنوع منابع تأمین آن برای کشورهای اروپایی ایجاد نموده است و بهانهای گردیده که کمیسیون اروپا صریحاً اعلام کند که میبایست وابستگی اروپا به گاز روسیه کاهش یابد.
در این یادداشت درصدد برآمدیم، با اشاره بر میزان مصرف انرژی و نیز وابستگی قاره سبز به انرژی وارداتی از روسیه، به موضوع فرصت ایران در تأمین انرژی اروپا بهویژه انرژی گاز، بپردازیم.
اتحادیـه اروپـا بهعنوان یکی از بازیگـران مهـم بینالمللی در حـال حاضر یکی از بزرگترین مصرفکنندگان و واردکنندگان انـرژی اسـت. براین اسـاس یکی از دغدغههای امنیتـی مهـم اتحادیـه وابسـتگی آن به بخـش انرژی اسـت و از ایـن نظر بهشدت به روســیه وابــسته و آسیبپذیر اسـت. چنانچه روسـیه درزمینه انـرژی از مزیـت مطلـق نسبت به اروپا برخـوردار اسـت و ایـن اتحادیـه بخش عمدهای از انـرژی مورد نیاز خـود را از روسـیه وارد میکند.
بر اساس پیشبینیها، چنانچه وضعیت وابستگی با شـرایط کنونی تــداوم یابــد و تحــولات اساسـی در زمینه منــابع جدید انرژی در اروپا صورت نپذیرد، پیشبینی میشود که میزان وابسـتگی اروپــا بــه واردات انــرژی در سـال ۲۰۳۰ از ۵۰ درصد به ۷۵ درصد افزایش یابــد. طــی همــین دوره زمــانی، نیــاز اروپــا بــه واردات گاز تا ۶۶ درصد در سـال 20۳۰ بالغ خواهد شـد. هماکنون نیز مطابق با برآوردهـا در حوزه مصرف انرژي، مصرف نفت خام اتحاديه اروپا در سال 2020 حدود 12.788 ميليون بشکه در روز بوده که سهم بالايي از اين ميزان از طريق واردات تأمینشده است. همچنين مصرف گاز طبيعي اين اتحاديه در همين سال 541.1 ميليارد مترمکعب بوده است که در این میان کشـورهای اروپایـی ۳۳ درصـد از نفـت خـود از را روسـیه وارد میکنند و ســهم روســیه در واردات گاز اتحادیـه اروپـا نیز حـدود ۴۰ درصد است که بیشتر آن از طریق خطوط لوله از قلمروهای بلاروس، لهستان و اوکراین به آلمان میرسد. همچنین خط لوله نورد استریم ۱ نیز بخش عمده گاز را بهصورت مستقیم گاز روسیه را از دریای بالتیک به اتحادیه اروپا و آلمان میرسانند. روسیه همچنین از طریق نورد استریم ۲ که بهتازگی کامل شده، ظرفیت بیشتری برای تأمین گاز بیشتر به اروپا کسب کرده است؛ البته درصورتیکه مجوز نظارتی و مالی زودتر صادر و خط لوله فعال شود.
همانگونه که اشاره گردید، اروپا از نظر تأمین گاز به روسیه وابستگی شدیدی دارد و از آنجا که هیچ کشور واردکننده انرژی، وابستگی تا این سطح را نمیپذیرد، این اتحادیه با توجه به تحولات ژئوپلیتیکی اخیر، درصدد کاهش وابستگی به انرژی روسیه در سالهای آتی است.
از طرفی، کشور ایران با قرار گرفتن در جنوب غربی آسیا، دارای یک موقعیت ممتاز ژئواسـتراتژیک بـرای تأمین انرژی دیگر کشورها، بهطور شاخصی در کانون توجه جهانی قرار دارد. ایران به دلیل برخورداری از پتانسیلهایی از قبیل موقعیت ممتاز ژئوپلیتیک و منابع فـراوان گاز و نفت، دارای یک جایگاه انحصاری در تأمین نفت و گاز کشورهای جهان است. براین اساس اختلافات اخیر ژئوپليتيکی، امنیتی شرق اروپا و وابستگي زياد اتحادیه اروپا به انرژی روسيه و اعمال تحریمهایی علیه روسیه بدون درنگ بر مشروع یا نامشروع بودن این تحریمها، میتواند بهمثابه فرصتی مناسب برای ایران باشد.
از آنجا که ايران و اتحاديه اروپا در منطقه غرب آسیا، در برخي از حوزهها داراي منافع همسو و ظرفیتهای مشترکي مانند مقابله با تهديدات پيش رو ازجمله امنيت انرژي، تروريست، پناهجویان، مواد مخدر، بحرانهای زیستمحیطی، عدم اشاعه تسليحات هستهای و... هستند، در صورت تنشزدایی و ايجاد روابط قاعدهمند بين طرفين، میتوان گفت که زمينه گسترش در حوزههای اقتصادي و سياسي از جمله ترانزيت انرژي میان این دو کاملاً فراهم خواهد بود. ايران میتواند يک آلترناتيو بالقوه براي اروپا در جهت تنوعبخشی به انرژي بهویژه گاز مصرفی آن محسوب باشد و متقابلاً اروپا نیز میتواند جهت کم نمودن وابستگی انرژی خود از روسیه برای تأمین امنیت انرژی خود در یک دهه آینده بهویژه انرژی گاز، به گسترش مناسبات با ایران بپردازد، براین اساس میتوان گفت که موضوع امنیت انرژی و تحولات اخیر شرق اروپـا این ظرفیت را دارد که بهمثابهی یک فرصت خوب برای ایران و اتحاديه اروپا در حوزه دیپـلماسی انرژی باشد.
لذا شرایط فعلی، ازجمله موقعیتها و فرصتهایی برای ایران و اروپا است که اگر برخلاف گذشتههای دور و نزدیک که فرصتهای مشابه بسیاری مورد غفلت قرار گرفتند، هوشیارانه از آن بهرهبرداری شود و شرایط را برای جذب و ورود سرمایهگذاران خارجی در حوزه انرژی از طریق اتخاذ دیپلماسی فعال و هماهنگ در دوران بعد از احیای توافقنامه فراهم شود، امکان بسترسازی روابط نوین و مبتنی بر منافع فراگیر برای طرفین فراهم میگردد.
کشور ایران علیرغم برخورداري از منابع سرشار از انرژي و موقعيت برتر ژئواکونوميکي، تاکنون نتوانسته مزيت برتر انرژی خود را به دلیل وجود چالشهایی در حوزه استخراج و ترانزیت انرژی (نفت و گاز) موردتوجه و بهرهبرداری مناسب قرار دهد. چالشهایی که مرتبط با دامنهی تحریمها و تابعي از روابط ايران و غرب در زمینه هاي گوناگون بوده و سطح وسيعي از آن به موضوعات مختلفي از جمله تنشهای منطقهای و خصوصاً پروندهی هستهای ختم میشود.
با توجه به مذاکرات احیای توافق هستهای میان ایران و قدرتهای بزرگ جهان، در صورتی که توافق احیا گردد و تحریمهای نامشروع بینالمللی که ایران برای سالها با آن مواجه گردیده، متوقف گردد، این امکان وجود دارد که نقش محوری ایران نیز با توجه به جایگاه استثنایی ژئوپلیتیک و ژئواکونومیکآن بتواند مجدداً مورد توجه قرار گیرد.
واقعیت این است که ایرانِ برآمده از احیای برجام با اتکا به ظرفیتهای متنوع و بالقوه و از جهاتی از جمله ورود به بازار انرژی و بازیافت جایگاه خود در اوپک، قابلیت ورود به عرصه دیپلماسی انرژی منطقهای و جهانی را داراست و از آنجا که اتحاديه اروپا تشنه انرژي بهویژه گاز ايران است و متقابلاً ايران نیز نيازمند فنّاوری آن اتحاديه براي توسعه و رونق صنعت نفت و گاز خود است، بنابراين همکاري و شراکت طرفین درزمینه انرژي، بدون شک میتواند به ديگر حوزهها ازجمله امنيت منطقهای و درنهایت حل منازعات و سوءتفاهمات، تسري يابد.
به عبارتی دیگر، ایران میتواند از فرصت کنونی پیشآمده در شرق اروپا در تبدیل جـایگاه اسـتثنایی ژئواکونومیکی خود به قدرت سیاسی و اقتصادی و تقویت جایگاه خود در نظام بینالملل استفاده نماید، چراکه تنها کشوری است که میتواند به انحصار روسیه در تأمین انرژی اروپا خاتمه میدهد. کشورهای اروپایی نیز میتوانند مطابق با راهبرد انرژی و امنیتی خود، در یک دهه آینده برای تأمین انرژی خود به ایران رویآورند تا بتوانند گاز موردنیاز خود را تأمین و وابستگی خود به کشور روسیه را کمتر از گذشته نمایند.
براین اساس ضروری است که دولتمردان ايران بلافاصله بعد از احیای برجام، با ابتکار عمل و اتخاذ ديپلماسي پویا در حوزه انرژی به جهت تأمین نیاز انرژی اروپا، اقدام نمایند و توجه اتحاديه اروپا را به ظرفیتهای ژئواکونومی ایران جلب نمایند هم صنعت فرسوده نفت، گاز و پتروشيمي ايران را با بهرهمندی از فنّاوری روز اروپاییها، بهبود دهند و هم اروپاییها از وابستگی به انرژي روسيه نجات یابند.
در این میان نباید فراموش کرد که روسيه در حوزه انرژي به ايران بهعنوان يک رقيب بالقوه نگريسته است. روسيه درعینحال که با جمهوري اسلامي ايران داراي مناسبات نزديکي است، اما آنچه مطلوب منافع این کشور است، دور نگهداشتن ايران از اتحاديه اروپا و جلوگیری از انعقاد قراردادهاي انرژی بزرگ بهویژه انرژی گازی با ايران است، چراکه در این صورت، این کشور یکی از فضاها، ظرفیتها و عرصههای سیاسی و امنیتی خود را برای بده بستان با غرب از دست خواهد داد.